یک روز همه ته میکشیم ( غم‌انگیز )

جمعه هشتم بهمن ۱۳۹۵، 2:8

در اتاقم پشت میز نشسته بودم

ذهنم خسته بود و خواهشی گمنام

پی در پی مرا به

سمت آلبومهای عکس قدیمی ام سوق میداد

آلبوم را از بالای یکی از کمدها برداشتم

اما دلم نیامد بازش کنم....

 

ادامه داستان در ادامه مطلب 

منبع : کیانی چت

ادامه مطلب
نویسنده: !!☆farzad☆!!

آمارگیر وبلاگ

© داستانکده